(به بهانه 6 اسفند سالروز شهادت شهید حمید باکری قائم مقام لشگر 10 عاشورا)
شهید حمید باکری در اواسط جنگ ، جملاتي را بيان مي كند ، كه بسيار براي امروز ما كار گشاست، او مي گويد:
دعا کنید که خداوند شهادت را نصیب شما کند که در غیر این صورت زمانی فرامیرسد که جنگ تمام می شود و رزمندگان سه دسته می شوند:
دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر میخیزند و از گذشته خود پشیمان اند.
دسته ای راه بی تفاوتی را برمیگزینند و در زندگی مادی غرق می شوند و همه چیز را فراموش می کنند.
دسته سوم به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت غصه ها و مصائب دق خواهند کرد.
پس از خدا بخواهید با وصال شهادت از عواقب زندگی بعد از جنگ در امان بمانید چون عاقبت دو دسته اول ختم به خیر نخواهد شد و جزء دسته سوم ماندن سخت و دشوار خواهد بود
تلخ ترين روز تاريخ فوتبال ؛ چه روزيست ؟!!!
(به بهانه 23 بهمن ؛ تلخ ترين روز تاريخ فوتبال)
23 بهمن هر سال می گذرد ولی بسیاری نمی دانند که در این روز در سال 65 در زمین چمنی که عده ای فوتبالیست در آن ، در حال ورزش کردن بودند ، تلخ ترین روز فوتبال کشور رقم می خورد.
روزی که به مناسبت هفتمین سال فجر انقلاب اسلامی و برای ایجاد فضای نشاط و شادابی در بین مردم استان ایلام، تیم های فوتبال منتخب چوار و منتخب جوانان استان ایلام در ساعت 16 آغازگر یک مسابقه بود که این بازی نیمه تمام ماند .
نیمه اول این مسابقه با پیروزی 2 بر1 تیم جوانان استان به پایان رسید. در بین دو نیمه شهید حسین هزاوه مربی و بازیکن تیم منتخب چوار به بازیکنان گفت "فرض کنید در خط مقدم جبهه هستید. با شجاعت و شهامت بجنگید" گویی می دانست واقعه ای عظیم در راه است.
در حالی که حدود 10 دقیقه از نیمه دوم گذشته بود، هواپیماهای بی رحم دشمن بعثی ، با انواع و اقسام بمب ها، زمین فوتبال را تبدیل به خط مقدم واقعی کردند. شهید هزاوه که خودش یک پاسدار بود، لحظاتی قبل از بمباران سعی کرد با فریاد های خود همه را روی زمین بخواباند.
تعدادی از بازیکنان بر روی زمین خوابیدند و در حالی که شهید هزاوه سعی می کرد بقیه بازیکنان را نیز مطلع کند، به سمت فرزند پنج، شش ساله خود رفت و او را به بغل گرفت تا از بمباران در امان بماند. شاید شهید هزاوه می خواست این فرزند عزیزش را حفظ کند تا سالها بعد، این واقعه را به نسل های فعلی منتقل کند.
در این رخداد 15 ورزشکار و تماشاچی به شهادت رسیدند اما این رویداد در تاریخ ورزش کشور فراموش شد
کسانی که در 23 بهمن سال 65، در زمین فوتبال چوار و در حال بازی فوتبال به شهادت رسیدند، همگی از انسانهای مومن و فداکار منطقه بودند و علیرغم بمباران های متعدد رژیم بعث عراق، مردانه ایستادگی کردند و در کنار دفاع از وطن، ورزش و به ویژه فوتبال را برای ایجاد روحیه در بین مردم جنگ زده استان انتخاب کردند.
هنوز سئوالات بسیاری در ذهن ها نقش بسته است که چرا تاکنون یک مسابقه مهم برای این شهدای والامقام برگزار نشده است؟ چرا مصدومیت یک بازیکن معمولی، این همه مورد توجه رسانه ها قرار می گیرد، ولی تکه تکه شدن دهها فوتبالیست و تماشاگر فوتبال در سال 65 به راحتی فراموش می شود؟
چرا برنامه هايي مثل 90 ، كه كوچكترين و بي اهميت ترين جريان را بزرگ مي كنند ؛ تابه حال به اين مساله نپرداختند و هزاران سوال ديگر
ايرانيان ، سربازان اسلام
(به بهانه روز بسيج)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ [مائده-54]
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، هر كه از شما از دينش بازگردد چه باك زودا كه خدا مردمى را بياورد كه دوستشان بدارد و دوستش بدارند. در برابر مؤمنان فروتنند و در برابر كافران سركش در راه خدا جهاد مىكنند و از ملامت هيچ ملامتگرى نمىهراسند. اين فضل خداست كه به هر كس كه خواهد ارزانى دارد، و خداوند بخشاينده و داناست.
بعد از نزول اين آيه مردم باتعجب پرسيدند:
اى رسول خدا اين قوم چه كسانى هستند كه اگر ما پشت به دين كنيم، خداى تعالى آنان را به جاى ما مىگذارد؟
فضرب بيده على عاتق سلمان- فقال: هذا و ذووه،
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دست به شانه سلمان زد و فرمود: اين و قوم اين مرد است،
سپس فرمود: لو كان الدين معلقا بالثريا- لتناوله رجال من أبناء فارس.
به خدايى كه جانم به دست او است، اگر ايمان به خدا را در ثريا آويزان كرده باشند، بالأخره مردمى از فارس آن را به دست مىآورند
منبع: الميزان في تفسير القرآن ، جلد 5 ، صفحه :388
به راستي ! آيا اين انسانهاي عظيم ، غير از جوانان ما خصوصا شهداي عزيز هستند؟!
حضرت امام خميني رحمه الله عليه در وصيتنامه خود مي فرمايند:
من با جرأت مدعى هستم كه ملت ايران و توده ميليونى آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله- صلى الله عليه و آله- و كوفه و عراق در عهد اميرالمؤمنين و حسين بن على- صلوات الله و سلامه عليهما- مىباشند. ... در صورتى كه [مردم ما ] نه در محضر مبارك رسول اكرم- صلى الله عليه و آله و سلم- هستند، و نه در محضر امام معصوم- صلوات الله عليه. ... و ما همه مفتخريم كه در چنين عصرى و در پيشگاه چنين ملتى مىباشيم
منبع: صحيفه امام ، جلد 21، صفحه : 411